سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در شهادت عون و محمد

شاعر : عبدالمحسن
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

این یاس‌ها که در بَرِ من قـد کشیده‌اند            حـالا ز داغ اکـبـر تـو قـد خـمـیـده‌انـد
دیـدند می‌چـکـد ز عـبا خـون اکـبرت            دیگر از این حیات بـبـین دل بریده‌اند


تـا دیـده‌انـد بـیـن عـدو غـربـت تـو را            بر یاری‌ات دو ارتش زینب رسیده‌اند
بر تن، لـبـاس رزم نـمـودند نـاگـهـان            وقـتی صدای بی‌کسی‌ات را شنـیده‌اند
چـیزی نداشـتـم که کـنـم من نـثـار تو            پیـش تو این دو آبـرویم را خـریـده‌اند

هستیِّ خواهر تو همین دو کبوتر است            شکر خـدا که در ره تو پر کـشـیده‌اند
در خـیمه مانـده‌ام که نبـیـنم غم تو را           
در لحظه‌ای که پیش تو در خون تپیده‌اند
شکر خدا شهید شدند و به روی خاک            خـنجر به روی حـنجـر پاکت ندیده‌اند
امـا شـونـد هـمـسـفـرم بـین دشـمـنـان            بر روی نیـزه صاحب رأس بـریده‌اند

نقد و بررسی